به گزارش «قاصدنیوز»، سعید حقانی مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل حقوق بشر در نشستی با عنوان « براندازی نرم با هجمههای حقوق بشری نظام سلطه علیه ایران» که توسط حوزه علوم اسلامی دانشگاهیان مشهد در مسجد الزهرا سلام الله علیها دانشگاه فردوسی برگزار شد، از زاویهای جدید به موضوع حقوق بشر به عنوان یکی از سه ضلع مثلث براندازی، پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید:
بحث حقوق بشر بحث تازهای نیست. اما آنچه مهم است، راهبرد و استراتژی جدید دو دهه اخیر نظام سلطه برای براندازی نظام با دستاویز به این مقوله یعنی حقوق بشر است. تقریباً از اواخر دهه90 میلادی، نظام سلطه به این نتیجه رسید که در حوزه جنگ نرم باید بهانهها و استراتژی پوششی اتخاذ کند. لذا مثلث سه گانهای را علیه جمهوری اسلامی ایران در توطئهها و اتهامهایشان مطرح کردند.
مثلث سه گانه ...
یکی بحث اتهام تروریسم بودن و ماهیت تروریستی داشتن جمهوری اسلامی ایران است. دوم، اتهام ساخت بمب اتمی و مسائل انرژی هستهای و سوم مسئلهی حقوق بشر و اتهام نقض گسترده آن توسط ایران
در موضوع تروریسم گفتند ایران از گروههای تروریستی از جمله حزب الله حمایت میکند. بحث انرژی هستهای و ادعای ساخت بمب اتمی را نیز به عنوان ضلع دوم مطرح کردند که قریب به چهارده سال این قضیه به طول انجامید و کشور ما را درگیر پاسخگویی و تبیین قضیه انرژی هستهای و صلح آمیز بودن آن کرد.
ضلع سوم، تقریباٌ از سال 2000 به همراه و موازات دو ضلع دیگر شروع شد اما رنگ و سرعت چندانی به خود نگرفت. البته اعترافات نظام سلطه به ما نشان میدهد خودشان بعد از ده پانزده سال یعنی تقریباً از 2015 به این طرف، اذعان میکنند که ما اشتباه کردیم که در حوزه مبارزه نرم با ایران، مؤلفه و ضلع حقوق بشر را دیرتر از دو ضلع دیگر شروع کردیم. می گویند اگر ما به جای انرژی هستهای و انگ تروریست بودن، بحث حقوق بشر را مطرح کرده بودیم، تا الان طومار جمهوری اسلامی پیچیده شده بود!
مشکل از کجاست؟
در مبحث حقوق بشر، اولا ما یک مفهوم و تعریف جامع و واحد از حقوق بشر نداریم. به اندازه تمام انفسی که در عالم هست تعریفی از حقوق بشر می توان ارائه کرد. نه تنها در غرب یک تعریف واحد نیست که حتی در داخل نیز ما یک تعریف واحد از حقوق بشر به مفهوم مشخص ارائه نکردهایم. دوماً، اجماع مردمی در حوزه حقوق بشر وجود ندارد در صورتی که در حوزه انرژی هستهای هست. در دفاع از آن، کسی از شما نمیپرسد خط و خطوط سیاسیات چیست؟ بلکه همه دست به دست هم دادهاند برای دفاع از تکنولوژی برتر وصلح آمیز. آیا در حوزه حقوق بشر ما این اجماع را داریم؟ خیر! اصلاً بعضی از اختلاف نظرها و در بالاتر از آن نزاع های موجود با بعضی از افراد ، بر سر همین حقوق بشر است. خانمی موهایش بیرون است، امر به معروف میشود، میگوید شما دارید حقوق مرا نقض میکنید. من باید آزاد باشم. پس ما این اجماع را نداریم. سوم اینکه در حوزه حقوق بشر، دستگاههای متولی متکثری وجود دارد که هرکدام برنامه خودشان را دارند و گویی سیاست و راهبرد مشخصی در سطح کلان برای بحث حقوق بشر نیست و یا حداقل تبیین نشده است. عزیزانی که متولی هستند، یا سلیقهای عمل میکنند، یا حزبی و سیاسی و یا اصلاً عمل نمیکنند.
روند کار در سازمان ملل چگونه است؟
نظام سلطه اقدامات خیلی سنگینی را در حوزه حقوق بشر شروع کرده است. الان ما تقریباً با یک موجی از این اقدامات مواجهیم. البته فراز و فرود هم داشته و دارد. آنچه که مهم است، رصد دقیق و به روز این جریانات و اتخاذ مواضع درست در برابر اینهاست که نباید غافل شد
روند در سازمان ملل اینگونه است که در شورای حقوق بشر سازمان ملل، سال به سال و در نوعی دیگر هر چهار سال یکبار پرونده حقوق بشر تمام کشورهای عضو را بررسی میکنند. برای این بررسی کمیتهها و گزارشگرهای موضوعی گمارده شده اند. مثلاً گزارشکر موضوع شکنجه، اقلیتها و یا زنان. اینها موظفند با کمک NGO ها و تشکلهای داخلی هر کشور و کشورهای دیگر، گزارشاتی را اماده کنند و این گزارشات را در صحن علنی شورای حقوق بشر سازمان ملل مطرح کنند. اگر نظرات و نمرات منفی به کشوری داده شد، جمع بندی این گزارشها برای سازمان ملل و شورای امنیت ارائه میگردد. پس به راحتی میتوان نتیجه گرفت که سازمان ملل که هیچ، نظام سلطه به دنبال ارائه و تقدیم پرونده نقض حقوق بشر در ایران به شورای امنیت سازمان ملل و ایجاد تحریمهای جدید حقوق بشری است. گزارشگرهای معمولی یعنی گزارشگرهای مربوط به زنان و شکنجه و ... وقتی گزارشهایی را در مورد یک کشور ارائه میکنند و اعلام میکنند که نقض حقوق بشر این کشور از مرز طبیعی خارج است، سازمان ملل برایش گزارشگر ویژه منصوب می کند و ایران جزو کشورهایی ست که گزارشگر ویژه برایش گماردهاند. در تمام طول عمر تشکیل سازمان ملل، تا به حال برای ده یا نه کشور گزارشگر ویژه انتخاب شده که برای ایران تا کنون پنج گزارشگر ویژه انتخاب شده است. پس نشان میدهد قضیه، قضیه حقوق بشر محض نیست بلکه قضیه سیاسی ست و نظام سلطه پشت پرده این تحرکات است.
از احمد شهید تا عاصمه جهانگیر
آقای احمد شهید را از 1390 گماردند تا وضعیت حقوق بشر را در ایران بررسی کند که از سال 90 تا هم اکنون 6 گزارش نوشته است. در گزارش اول مواردی را مطرح کرده بود که بسیار خام و ابتدایی بودند و به راحتی چند استاد دانشگاه و وکیل بین المللی و مشرف به موضوع میتوانستند پاسخ آنها را بدهند. چند بار تقاضا کرد که بیاید داخل و گزارش بگیرد که جمهوری اسلامی بر اساس سیاستهای کلان خود اجازه نداد و درست هم اجازه نداد چون چهار نفر قبل از ایشان آمده بودند به ایران و نتیجه این شد که گزارشاتشان کذب است.
احمد شهید از این خلأ سو استفاده کرد و مهمتر از این، سوءاستفاده عوامل مخالف نظام از جمله اپوزیسیون و گروهکهای تروریستی و ضد انقلاب بود. اینجا بود که دیگر از نیامدن احمد شهید به داخل استفاده کردند و امثال مخالفین و سلطنت طلبها نشستند و به آقای احمد شهید گزارش دادند. متاسفانه هر چه جلوتر میرفتیم این گزارشها سنگینتر و حقوقیتر میشدند. یعنی تفاوت گزارش چهارم با گزارش اول از حیث تخصصی مشهود بود واینکه واضح بود در پس این گزارشات تیمی حقوقی و متخصص از دولت های متخاصم ایران پای کار آمده اند. البته هم زمان دستگاههای متولی داخلی هم مثل ستاد حقوق بشر قوه قضاییه و امثالهم اقدامات خوبی انجام دادند.
دوره اقای احمد شهید اوایل 1396 تمام شد و خانم عاصمه جهانگیر، یکی از فعالان حقوق بشری که از حیث ایدئولوژی با نظام جمهوری اسلامی در تقابل است، وارد صحنه شد و این کرسی حقوق بشری را به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر به دست گرفت.
باید تهاجمی برخورد کنیم
ما در مقوله حقوق بشر سه ساحت تعریف میکنیم. ساحت اول تهاجمی ست. مقام معظم رهبری مکرر فرمودند در حوزه حقوق بشر تهاجمی برخورد کنید. کما اینکه در حوزههای دیگر هم همین استراتژی را تبیین فرموده اند. در سال 1390 رهبر انقلاب سخنرانی کردند و گفتند که ما از آمریکا به عنوان سردمدار نظام سلطه بیش از صد سند داریم که آبرویش را در ایران و منطقه میبرد. یعنی جنایتها و حضور آمریکا در اتفاقات و حوادثی که در منطقه رخ داده ست. از کودتای 28 مرداد بگیرید تا فتنه 88 و...
کمی بعد در 13 آبان ، دو سند را جلوی لانه جاسوسی افشا کردند. دو سند از ارتباط ریگی و قاتلین شهدای هستهای با ایالات متحده آمریکا و هم دستان آنها. از آن موقع به بعد دیگر هیچ اقدام قوی و مؤثری برای افشا و تبیین اسناد موجود علیه آمریکا دیده نشده است. با اینکه کد و راهبرد را آقا دادند. تهاجم کنید علیه امریکا چرا که دارند علیه ما تهاجم میکنند. ما انفعالی رفتار میکنیم. تازه در انفعال هم کارمان خوب نیست.
با پول امضای کشورها را میخرند
در شورای حقوق بشر که مکانیسمهای مختلفی دارد کشورها میتوانند یک گزارش نقض حقوق بشر از موضوعات مختلف کشور ثالث انتخاب و مطرح کرده ، به امضای چند کشور دیگر برسانند و تحویل شورای حقوق بشر دهند. کانادا در این حوزه یکی از بزرگترین و فعالترینها علیه نظام جمهوری اسلامی است.. اگر دقت کنید الان سفارتش در ایران تعطیل است. جالب است کسانی که ذیل نامه این کشور را با تطمیع یا تهدید امضا میکردند بعضاً کشورهایی بودند که اصلاً نمیدانستند موضوع چیست و کانادا با پول اینها را خریده بود. از قواعد شورای حقوق بشر این است که اگر بالاتر از تعداد خاصی امضا کنند باید تشکیل جلسه دهد و بررسی کند. اگر در بررسیها به نتیجه نرسید بدهد دست گزارشگر موضوعی و اگر گزارشگر موضوعی به نتیجه نرسید بدهد به گزارشگر ویژه که اکنون ما همه اینها را طی کردهایم. اما جالب است بدانید کانادا بزرگترین ناقض حقوق بشر در بحث نقض حقوق بومیان است. بومیان آمریکایی و آفریقایی جمع کثیریشان به کانادا رفتهاند. این را ما نمیگوییم بلکه چندین بار سازمان ملل سر این قضیه تشکیل جلسه داده است. اینجا از موارد است که ما می توانیم براحتی حالت تهاجمی گرفته و بر روی پاشنه آشیل کانادا تمرکز کنیم.
برنامه ریزی ما و برنامه ریزی آنها
یکی از مکانیسمهای حقوق بشری در سازمان ملل، upr یعنی بررسی دورهای پرونده حقوق بشرکشورهاست. این فضا فرصت بسیار مغتنمی ست برای حمله ما به نظام سلطه. چه کسانی باید این کار را بکنند؟ بخشی مربوط به دولت است، بخشی دیگر مربوط به من و شما و تشکلهای غیردولتی ست و بخشی دیگر دیپلماسی عمومی ست.
در جمهوری اسلامی بیش از سی و اند NGO و تشکل مجوز حضور در سازمان ملل را دارند. اینها طی یک پروسه چند ساله باید مسیری را طی کنند و از سازمان ملل مجوز بگیرند که دارای کرسی مشورتی یا مقام مشورتی بشمار آیند. یعنی به آنها مجوز داده میشود که سالانه در دو یا سه نوبت از برنامههای حقوق بشر به طور حضوری شرکت کرده و و اظهار نظر کنند. مثلا پس از قرائت گزارش گزارشگران ، بیانیه یا نطق خودشان را ظرف مدت دو دقیقه مطرح نمایند که نظام سلطه برای این دو دقیقه سالهاست دارد برنامه ریزی میکند.
سازمان ملل و نظام سلطه برای این NGO ها هم برنامهریزی کردهاند. از بین این سی و اند NGO داخلی که در سازمان ملل مجوز مقام مشورتی دارند، بالغ بر بیست موردآنها خنثی بوده و ترجیح می دهند در دفاع از نظام سکوت اختیار کنند. آن معدودی هم که همراه هستند، راحت میگویم، روحیه انقلابی ندارند. البته باز همین هم غنیمت است و اقدامات بسزایی انجام داده اند.
نقض حقوق اقلیتها؛ از ادعا تا واقعیت
یکی از مواردی که به طور مکرر علیه ما مطرح میکنند، نقض حقوق اقلیتها در ایران است. مکرر میگویند اینها آزادی بیان و آزادی انجام مراسم دینی ندارند و در یک محرومیت زندگی میکنند.
در یکی از گزارشهای آقای احمد شهید این موضوع به شدت پررنگ شده بود. گفته بود ارامنه و مسیحیان ایران اجازه برگزاری آیینهای مذهبی و دینی خودشان را ندارند.
بد نیست بدانید در همین منطقه ارومیه و منطقه چالدران یکی از کلیساهای مهم قرار دارد. هر سال در یک تاریخی یک برنامه آیینی در چالدران برگزار میشود که در این تاریخ، تمام ارامنه سراسر کشور و حتی کشورهای همجوار که به این مراسم دعوت میشوند، آزادند که مراسمشان را برگزار کنند که چهار تا پنج شب ادامه دارد. خود این عزیزان قائلند به این قضیه که بهترین وضعیت را در ایران دارند. اما متاسفانه وقتی فضا، فضای سیاسی ست و رویکرد، رویکرد براندازی ست، گزارش دروغ و برچسب دار ارائه میشود.
نمونه ای از ترفندها و عملیات روانی ایادی نظام سلطه
سال 94 بروشوری در سازمان ملل توزیع شد. عکس آقای دکتر روحانی به عنوان رییس جمهور ایران را با لبخندی بر لبانش درج کرده بودند. اما وقتی این بروشور طراحی شده، باز می شد؛ بلافاصله عکس رهبر انقلاب را میبینید که برایشان چفیهای خونی کشیده اند. یک جمله هم بالای عکس رییس جمهور نوشته شده، با این عنوان که "پشت خنده آقای روحانی چیست؟"
یعنی به گونه ای در مقام القاء بودند که خنده های اقای روحانی به مردم ظاهری و تصنعی است و در پشت پرده این رهبر ایران است که مسبب همه مسایل است. به عبارت دیگر بدنبال دوقطبی سازی و تزریق بیاعتمادی در بین مردم نسبت به مسئولان کشور بودند.
دانشگاه و حوزههای علمیه ما چقدر وارد این فضا شدهاند؟
باید بیاییم بر اساس مبانی و اسناد خود پاسخ دهیم. ما مسئله مهمی به نام حقوق بشر اسلامی داریم که مبنایش توحیدی و الهی است. حوزههای ما چقدر وارد این فضا شدهاند؟ به نطر می رسد اگر ورود کردند به هیچ عنوان کافی نیست.
دانشگاه ما که میتواند مولد تولید علم باشد، اتفاقاً در شاخه حقوق بشر به مثابه برخی شاخههایش، تولیداتش غرب ست، یعنی وارداتی ست. تولیدی ندارد. کرسی حقوق بشر ما در بعضی دانشگاه های مهم کشور در دست برخی افراد معلوم الحال است. قبل از سال 88 اقای اردشیر امیر ارجمند معاون حقوقی جناب اقای میرحسین موسوی مسئول این کرسی در دانشگاه شهید بهشتی بود که متاسفانه هم اکنون به خارج کشور فرار کرده و در جوار ضدانقلاب به فعالیت های سیاسی و حقوق بشری علیه کشورمان مشغول است. حال از این کرسی حقوق بشر، حقوق بشر اسلامی قرار است دربیاید؟!
و نکته آخر اینکه حوزه عملیات روانی و جنگ نرم بسیار رابطه نزدیک و تنگاتنگی با حوزه حقوق بشر دارد. این حوزه را جدی بگیرید. میتوان از ابزارها و تکنیکهای این حوزه در مساله مقابله با ترفندها و هجمه های حقوق بشری دشمن به خوبی استفاده کرد.
بالاخره اینکه برای تمام ادعاها و اتهامات وارده ؛ ما حقیقتاً پاسخ داریم به شرط این که آستین بالا بزنیم و در این حوزهها جداً ، قلباً ، با انگیزه بالا و به صورت یک انقلابی جهادگر ورود کنیم. ان شالله